افغانستان در هفته‌ی که گذشت

سفر نواز به کابل

نویسنده‌ها:  رضا “فیاض” و شجاع “محسنی”

چهارشنبه گذشته محمد نواز شریف؛ نخست وزیر پاکستان به کابل امد. سفری که گفته شد یک روز قبل در نشست مشترک سران نظامی و حکومت پاکستان تصمیم آن گرفته شد. نواز شریف در این سفر، جنرال راحیل شریف؛ فرمانده ارتش پاکستان را نیز با خود به کابل اورد. روشن نشد که هدف این سفر پرشتاب چه بود. اقای غنی و نواز شریف در برابر دوربین رسانه ها باز هم از همکاری در مذاکره با مخالفان، از تلاش برای پیوند اقتصادی منطقه و تبدیل شدن به شاهراه اقتصادی کشورهای اسیایی گفتند وناامنی در هر دو کشور را محکوم کردند. نواز شریف در نشست خبری خود با رئیس جمهور غنی گفت: طالبان راهی جز مذاکره با دولت افغانستان ندارند و دشمن افغانستان هرگز دوست پاکستان نمی باشد.

از عمر حکومت وحدت ملی زمان بیشتری گذشته اما خبری از به ثمر نشستن دیپلماسی فعال این حکومت نشده. اقای غنی هنگامی که رئیس جمهور شد نخست با پاکستان اعلام دوستی داد. موقفی تازه گرفت و از موقف حکومت گذشته که از منظر او تنگ نظری بوده بسیار کناره گرفت. او چند بار و چند ماه سفرش به هند را به تاخیر انداخت و کار های زیادی برای داشتن اسلام اباد کرد. فهرست اقدامات اقای غنی در استنقبال از پاکستان بلند بالاست. همه این موارد انجام شد تنا اقای غنی بتواند روزی رو در رو با مخالفان حکومتش پشت میز مذاکره بنشیند، امنیت کشور بهتر شود و او بتواند سکه صلح را بنام خودش ضرب زند.

اما بخت با رئیس جمهور یار نبود. امنیت بدتر شد، گروه های مخالفان بیشتر شدند و رویه های خشن تری روی کار امد و مخالفان نیز تا کنون مذاکره دلگرم کننده ای با دولت نداشته اند.

اقای غنی از پاکستان می خواهد مخالفان و مشخصا طالبان را پای میز مذاکره بکشاند. او اما اکنون شاید مردد شده. پرسش های زیادی حکومت را درگیر خودش کرده. اینکه چرا پاکستان صادقانه عمل نکرد؟ اسلام اباد تا چه میزانی می تواند روی مخالفان اثر گذار باشد و این پرسش که ارزش این معامله در چه حد است و ضمانت اجرای این تعهدات از جانب طرف پاکستانی چیست؟.

حکومت کم کم داشت به رویکرد پاکستان بدبین می شد. شریف در چنین شرایطی به کابل امده تا بار دیگر نبض دیپلماسی افغانستان برای پاکستان بزند.

مهمترین انتظار افغانستان از حکومت پاکستان، کمک به مذاکره با مخالفان است. اما مشکل مذاکره هم دقیقا از همین جا اغاز می شود.

رئیس جمهور افغانستان با این اصرار نشان می دهد که طالبان، عامل و ابزار دست پاکستان هست و ترویج چنین موضعی، موضع طالبان در قبال دولت را سخت تر می کند. طالبان در بیانیه اخیر خود پس از گفتگوهای قطر هم گفته اند، این تصور که کشور همسایه پشت صلح و جنگ در افغانستان قرار دارد، کمکی به روند صلح نمی کند و نادرست است.

این موضع بدان معنی است که انان نمی خواهند رابطه شان با اسلام اباد برجسته شود. انان وجود چنین رابطه و ابزار شدن در سیاست خارجی پاکستان را رد می کنند. در چنین شرایطی دیپلماسی دولت افغانستان با پاکستان پیش از همه، همین نکته را اثبات می کند و مشکل مذاکره از همین جا اغاز می شود.

با این وجود موضع پیگیرانه دولت افغانستان در برابر اسلام اباد و نقش این کشور در گفتگوهای صلح چند نکته را به خوبی روشن می کند.

نخست انکه رئیس جمهور غنی به خوبی در می یابد که میزان صداقت پاکستان در این روند تا چه اندازه است. این برای تصمیم گیری های بعدی سیاست خارجی شتاب زده رئیس جمهور غنی بسیار مهم است.

دومین نکته که می شود از ورای این روابط گرم به دست اورد، ارزش پاکستان در مذاکرات با مخالفان است. بالاخره در این دور دیپلماسی مشخص می شود که پاکستان اگر تمایلی به صلح درافغانستان دارد، تا چه اندازه می تواند از نفوذش روی مخالفان کار گیرد و یا بهتر بگوییم تا چه میزان، اراده مخالفان را کنترل می کند. در ان صورت روشن خواهد شد که میزان نفوذ پاکستان در میان مخالفان در چه حد است و ارزش پاکستان در این مذاکرات و وجه المعامله ای که باید در این میان به پاکستان داده شود چه مقدار خواهد بود.

سومین نکته ای که در این میان دست حکومت  خواهد افتاد، مشروعیت زدایی بیشتر از پاکستان در سطح بین المللی است. اگر پاسخ اسلام اباد به رویه رئیس جمهور غنی سرد و شکننده باشد، وجهه این کشور بیشتر تخریب می شود و پرسش های بیشتری در مورد نقش دولت و ارتش پاکستان در حمایت از جریان افراط مطرح می شود.

چهارمین دستاوردی که می شود از مهلت داده شده به اسلام اباد به دست اورد این نکته است که وقتی اسلام اباد، مدعی داشتن نفوذ در میان مخالفان دولت می شود و اعتراف می کند که می تواند روی انان تاثیر گذار باشد، موقف ایدئولوژیک مخالفان مسلح دولت افغانستان ضعیف تر می شود. وقتی جریان های شبه نظامی ابزار دست کشورهای دیگر معرفی شوند، دیگر انان مصرف ایدئولوژیک ندارند، و از هیات ایدئولوژیک بودن در انظار عمومی خارح می شوند. این موضوع اسیب سختی به چهره مخالفان خواهد زد و انان برخلاف انچه ادعا می شود که برای ایدئولوژی خود می جنگند، بیشتر به عنوان جریان تروریستی صرف شناخته خواهند شد.

اخرین پیامد این گرم گرفتن ها با پاکستان هم روشن شدن چند بعدی بودن جنگ در افغانستان خواهد بود. شاید هنوز سران حکومت نمی دانند که اگر پاکستان هم همسایه خوبی برای افغانستان باشد، ماهیت این جنگ چند بعدی است و تنها اسلام اباد نمی تواند امنیت کشور را تضمین کند. رئیس جمهور غنی با زیرکی تنها نیمی از ادعای حکومت پیشین را در مواجهه با مخالفان به پیش می رود. حکومت قبلی به رهبری اقای کرزی مدعی بود که جریان های دیگری در کنار اسلام اباد و با دیکته و رهبری قدرت های بزرگ در جنگ افغانستان حضور دارند. اقای کرزی مشخصا اعلام گرد شرط صلح در افغانستان، رضایت امریکا و پاکستان برای اوردن صلح در افغانستان است. رئیس جمهور غنی اما این مسئله چند بعدی و فر ا منطقه ای را به موضوعی منطقه ای و میان دو کشور فروکاست داده و اگر چنین به پیش رود سیاست گفتگو با مخالفان نتیجه ای نخواهد داشت. چون حکومت افغانستان عملا صورت مساله را پاک می کند و با وجود اشراف بر ابعاد مختلف جنگ در کشور، از علت های بیشتر و بزرگ تر این جنگ چشم پوشی می کند.

9 thoughts on “افغانستان در هفته‌ی که گذشت

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *